گذری
بر وضعیت معدنکاری جواهرات در ایران !
امروزه در دنيا، تجارت سنگهاي قيمتي و
نيمه قيمتي يا همان جواهرات ،بخش قابل توجهي از تجارت خارجي غير نفتي كشور هاي
داراي منابع معدني آنها را شامل مي شود. اگركمي به دور و بر خود نگاه كنيم بسياري از
ما با برخي از اين سنگ ها و كشورهاي صادركننده آنها آشنا هستيم و به طور مثال مي
توان به الماس هاي آفريقا، زمردهاي كلمبيا و فيروزه نيشابور اشاره كرد.
تجارت سنگهاي قيمتي به خصوص فيروزه از
ديرباز در ايران انجام ميگرفته است و قدمتي
چندين هزار ساله دارد. به طوري كه همگان در جهان، فيروزه نيشابور را به عنوان
بهترين و مرغوب ترين فيروزه دنيا مي شناسند، ولي چه شد كه در خارج از ايران نام آن
را توركوز (Turquoise) به
معني سنگ ترك نهادند؟ نامي كه تنها به دليل تراش اين سنگ ارزشمند ايراني در كشور
تركيه بر روي آن نهاده شد.
چند خط بالا شايد مقدمه اي باشد بر
اينكه كمي دقيق تر به جايگاه كشور عزيزمان ايران در صنعت تجارت جواهرات نگاهي
بيندازيم. با
كمي دقت خواهيم ديد كه سهم ايران در بازار تجارت جهاني اين سنگها به عنوان
صادركننده، تقريبا هيچ است. منابع فيروزه مرغوب در دسترسمان بسيار اندك شده و
فيروزه آمريكايي در دنيا با وجود كيفيت پايين تر به عنوان رقيبي براي فيروزه
ايراني در آمده است. اكثر سنگ هايي كه به عنوان نگين بر روي جواهراتمان مصرف مي
كنيم را از كشور هاي ديگر وارد مي كنيم و گويي ديگر هيچ سهمي از منابع معدني اين
سنگ ها در ايران موجود نيست. ولي واقعيت جز اين است، در حقيقت ما خود با بي توجهي
هايمان باعث چنين رخدادي هستيم.
در حالي كه از لحاظ دارا بودن منابع
سنگهاي مختلف جواهري درجايگاه نسبتا خوبي به سرمي بريم، عدم توجه به چنين منابعي
در سال هاي اخير موجبات ركود معدنكاري جواهرات را در پي داشته است.
ناشناخته ماندن منابع سنگهاي جواهري
نه تنها سبب بي اطلاعي مردم از وجود چنين جواهراتي در ايران شده،كه خود باعث عدم
وجود بازاري خاص جهت تجارت اين سنگها شده است ، كه در بسياري از موارد اين منابع
ارزشمند را به نابودي كشانده و اين سنگ هاي گرانبها به دليل بي اطلاعي معدنكاران
در بسياري از معادن كشور در صورت وجود به عنوان باطله دور ريخته شده است و مي شود.
اگر بخواهيم توجه مسؤلان امر را به
مشكلات عمده اين بخش از صنعت معدنكاري جلب نماييم ، شايد گفتن اين نكته خالي از
لطف نباشد كه حتي معادن اين سنگ ها در صورت كشف نيز به دليل عدم وجود مراكز تراش و
برش در داخل كشور عملا بلا استفاده مانده و به حال خود رها مي گردند. اين در حالي
است كه چنين معادني در صورت امكان تراش داراي چنان درصد بالايي از سودآوري مي
باشند كه شايد به جز طلا به سختي بتوان در همان ابعاد رقيبي براي آنها پيدا كرد.
از
سوي ديگر قيمت بالاي دستگاه هاي پيشرفته و نيمه پيشرفته تراش و صيقل سنگهاي قيمتي
و نيمه قيمتي براي بخش خصوصي و همچنين عدم حمايت دولت از واردكنندگان اينگونه
دستگاه ها باعث شده تا سرمايه گذاران معدني تمايلي به سرمايه گذاري در اين بخش
نداشته باشند و متاسفانه با وجود پتانسيل بالاي اينگونه سنگ ها و سود آوري بسيار
بالاي آن در صورت صادرات به كشورهاي همسايه ، اين بخش از معدن همچنان ضعيف و
ابتدايي باقي بماند.
چنين مواردي باعث شده است كه شايد
امروزه در ايران ديگر جايي براي متخصصان اين رشته چه در مرحله شناسايي و اكتشاف و
چه در مرحله فرآوري گوهرها (طراحي جواهرات،تراش،برش و...) موجود نباشد كه خود باعث
از دست رفتن جايگاه ايران در ميان كشورهاي توليد كننده جواهرات شده است. بايد اين
واقعيت را پذيرفت كه متاسفانه سياستگذاري هاي غلط در اين بخش و عدم سرمايه گذاري
جهت اكتشافات اينگونه ذخاير و فرآوري آنها باعث شده است كه هم اينك از ميان سنگ
هاي قيمتي و نيمه قيمتي متعدد موجود در كشور ، تنها از فيروزه و عقيق در ايران
بهره برداري مي شود و در اين ميان تنها مقاديري فيروزه به خارج از كشور صادر مي
شود.
در نهايت اگر خواهان اين هستيم كه بار
ديگر جايگاه خود را به عنوان يكي از توليدكنندگان جواهرات در جهان مطرح كنيم،بايد
تمامي جامعه معدني كشور اعم از خصوصي و دولتي دست به دست هم داده و با برنامه ريزي
دقيق و بلندمدت و سرمايه گذاري هاي اصولي نسبت به رفع مشكلات فوق اقدام نماييم و
بديهي است كه هرگونه تلاشي از سوي بخش خصوصي بدون كمك بخش هاي مختلف دولتي نظير
وزارت صنايع و معادن ، سازمان توسعه و نوسازي استان ها ، گمرك و ساير نهادهاي
مرتبط بي فايده خواهد بود .
منبع : جـام جـم